(R_P)

۲ مطلب در آذر ۱۳۹۹ ثبت شده است

پرپسپولیس حکومتی نیست


سیاست من اینه که در مواجه با یه استقلالی که مثل اسفند روی آتیش بالا پایین میپره میگه "پرسپولیس تیم حکومتیه" سکوت کنم ؛ نه به این معنا که حق با توئه و یا تو درست میگی و اگر ببینم خیلی زیادی داره زر میزنه تهش اینه بهش یادآوری کنم "دقیقا مثل زمانی که تاژ حکومتی و وابسته با خاندان شاهنشاهی بود." اما چیزی که هست ، اینه که سیاست من میگه که تیم پرسپولیس استقلال باید جدا و مستقل باشن و نه زیر نظر حاکمیت یا دولت و یا پادشاهی و یا اساساً از فوتبال سیاسی بیزارم . اتفاقی که در زمان پهلوی و شاهنشاهی هم بوده و حالا هم هست .من سکوتم برای این بوده که معتقدم سال ها اجحافی که در زمان به وجود اومدن دو تیم پرسپولیس و استقلال به پرسپولیس شده ، این اجحاف تا حدی جبران بشه . یعنی اینکه "گهی زین به پشت و گهی پشت به زین" . از زمان روی کار اومدن عنقلاب تا به امروز که دولت کثیف تدبیر و امید روی کار اومده با وزیر احمق و بیشعور وزارت ورزش جوانانش یعنی سلطانی فر پفیوز ، هرگز این حجم از پریدن به پرسپولیس برای اینکه بگن تیم حکومتیه ، سابقه نداشته و اون هم به دلیل سیاست احمقانه و واضح و آشکار این وزیر بی شعوره . شاید بصورت واضح و مستقیم زل نزده باشه تو چشم مردم و بگه من پرسپولیسی یا استقلالی هستم ، اما سیاست های احمقانه ش کاملا واضح و آشکاره . از اون بدتر ، وزرا و نماینده ها و رئیس مجلس و... هستند که حالا بر حسب پر طرفدار بودن تیم خودشونو پسپولیسی و هوادار پرسپولیس نشون میدن هم جای بسی تامل داره . اما محوریت موضوع و کلام من چیز دیگریست .... و اونم اینکه ... در این پرسپولیس یک نام بزرگ و دارای جایگاه و منزلت هستش ، هیچ شک و ابهامی وجود نداره و بر کسی پوشیده نیست و هیچکس هم نمیتونه انکار و کتمان کنه این بزرگی و جلال و عظمت و شکوه و صلابت رو ... من معتقد بودم این 57 سال (از زمان تاسیس باشگاه پرسپولیس تا کنون) تبعیض و اجحافی که در حق پرسپولیس شده به هر نحو و دلیلی ، باید جبران میشد که تا حدی شد ، اما از اینجا به بعد تمایلی ندارم که افراد سیاسی کثیف از تیم پرسپولیس بهره کشی سیاسی کنند و بخوان از اسم و جایگاه پرسپولیس ابزار پیشبرد اهداف کثیف خودشونو فراهم کنن و از آب زلال جایگاه پرسپولیس برای ضیافت های ک/یف سیاسی ماهی بگیرند و سوء استفاده کنن و شنا کنن ! ما (هوادار ارتش سرخ) باید سکوتمون شکسته بشه و اجازه ندیم که وزیر و ریئس و... بخوان از اسم پرسپولیس به نفع خودشون سوء استفاده کنند . باید متحد بود و جلوی فساد فوتبال رو گرفت ... نباید در برابر این فساد محرض و آشکار سکوت کرد . ما سیاست داشتیم و تا حدی که به نفع (پرسپولیس) بوده باید سکوت می کردیم و مدارا و مماشات و تا حدی اغماض ؛ اما از اینجا به و از این به بعد سکوت در برابر فساد ، بویژه در قامت هوادار (واقعی) پرسپولیس به هیچ وجه جایز نیست و قباحت داره. ما معتقدیم که به پرسپولیس کمک مضاعف به معنای آنچنانی نشده و هر کمکی هم بوده از سوی دولت مردا و افراد سیاسی ، صرفاً وظیفه ای بوده از سوی حاکمیت برای اجحافی که در زمان شاهنشاه به تیم های حاکمیتی شده بود و تیم هایی که در این سال ها با مالکان خصوصی و پول های فراوان مدیریت شده اند و نتیجه گرفته اند ولی در عوض پرسپولیسی که از دل مردم آمده و جایگاه به مراتب متفاوت تری نسبت به دیگر تیم ها داشته و دارد باید مستقل و به دور از دخالت و سیاست دولتی و حاکمیتی باشد.
دولت کثیف تدبیر امید مدت هاست با وعده جداسازی و واگذاری تیم ها به بخش خصوصی مردم را فریب داده و هر بار با بهانه ی مشخص نشدن تکلیف این قاعده را به دراز می کشد و بهانه تراشی می کند. یک بار و برای همیشه باید جلوی این فساد سیستماتیک را گرفت. دخالت افراد سیاسی و سیاست حاکمیتی در ورزش ، چیزی جز فساد نخواهد داشت و هرگونه افتخار آفرینی برای هر تیمی با وجود این فسادها ، کوچکترین ذره ای ارزش و اهمیت نخواهد داشت 

آرپی به روایت آرپی

شب میخوابی ، صبح بیدار میشی ؛ تلگرامتو چک میکنی ... خبرارو دونه دونه میخونی ؛ میبینی یکی از یکی بدتر و داغون تر ؛ هنگ میکنی ؛ نمیدونی از کدوم شروع کنی (؟) کدومو بگی (؟)

توییتر رو باز میکنی ؛ کمپین‌ها و کارزارهایی که توی اون روز باب و داغ شده رو مرور میکنی ؛ ولی بازم هرچی پیش میری میبینی کمه ؛ انگار اقناع نمیشی (!) خسته میشی ... کم میاری ... میبُری (!) دیگه نمیدونی چیکار باید بکنی ... چیو باید به کی ثابت کنی ... فقط میدونی که خسته شدی و دیگه طاقت و تحمل هیچی رو نداری ؛ حوصله انجام هیچ کاری رو نداری... یه کم به خودت و ذهنت استراحت میدی ... سعی میکنی که افکارتو مرتب کنی ... اما وخامت اوضاع و شرایط این اجازه رو بهت نمیده ... نا امید میشی ... البته باید داغون تر میشی ؛ چون اصلا امیدی نبوده که بخواد تبدیل به نا بشه (!) برای سرگرمی میری اینستاگرام رو چک میکنی ... میبینی یه عده رد دادن یه عده هم که اصلا و رسما گاو تر از همیشه ، جوری دارن زندگی میکنن که انگار اونجوری مسخره بازی در بیارن میتونن از اون شرابط تهوع برانگیز فرار کنن (!) البته من خودمم از همونام ... من از اونام که از فرط رد دادن گاو میشم و ادای آدمای بیخیال رو در میارم (!) میخوام که بی تفاوت باشم (!) ولی باز ته دلم میدونم که آخرش گوهیه که باید رید به حال مملکت (!) ذهنم پریشون تر از اینه که بخوام با توضیح و تفسیر بیان کنم (!) یه وقتایی هر نوع تلاش برای فرار عبث و بیهوده س (!) من آدمی ام که سعی میکنم عقلانی رفتار کنم (!) اما همین شرایط گوهی یه وقتایی جلوی عقل رو میگیره و احساساتته  که میرینه به خیلی چیزا (!) بعضی وقتا دیگه از حد و حدود روان پریشی خارج میشی ، پرخاش میکنی ، به در ، به دیوار ، به هر موجود زنده و یا هر کس و ناکسی که باعث و بانی شرایط الانت بوده (!) ناخودآگاه بیزار میشی از همه اطرفیات ؛ از آدمای دور و برت ... ناخوداگاه انتظاراتت بالا پایین میشه ، ناخوداگاه کمرت شکسته تر میشه ، ناخوداگاه موهای سفیدت بیشتر میشه ! ناخوداگاه نفس عمیق میشی و میفهمی که جوونیت داره ساده ی ساده ریده میشه (!)
و باز شب به سختی میخوابی ؛ البته شب که نه ... صبح ... دوباره این روال و روند مکرر مجدد تکرار میشه ... واقعا بعضی وقتا با خودم خیلی جدی فکر میکنم ... از خودم سوال میکنم ...

ادامه مطلب...